۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

خدا با ما حرف می زند

   بعضی آدم ها تو وجودشون یه برکتی هست ، هر جا هستند خیر و شادی همراه دارند ، نه که با اومدنشون معجزه بشه ، نه با وجود اونا آدم می تونه دنیای ناراحت کننده رو تحمل کنه و امیدوار باشه به تغییر شرایط.

   همه اونایی که منو می شناسن می دونن سارا واسه من از این دسته آدماس. دوستی که از لحظه ای که شناختمش همش واسم برکت بوده.تو چشای سارا همیشه یه نوری هست ، که نمی ذاره من نق بزنم ، گله کنم ، و ناامید بشم. سارا همه اون چیزیه که آدم از یه دوست می خواد حتی فراتر . این یه دینی بود رو گردنم که اگه نمی گفتم ، شرمنده خدایی می شدم که این هدیه رو بهم داده.
   یه دوست دیگه ای هم دارم که هر چند دوریم از هم اما هر چند وقت یه بار حرفایی بهم می زنه که مطمئنم صدای خداست . اسمش بهار ، تو بهار به دنیا اومده و واقعا بهار. همین حالا داشتم بهش فکر می کردم ، که یه SMS برام فرستاد. جواب سوالی که مدتیه قلبم آزار  می داد.
   اینو این جا می نویسم امید وارم شما هم همون طوری که به من آرامش داد ، آروم کنه .

   خدایا ؛
        برای همسایه ای که نان مرا ربود ، نان ؛
        برای دوستی که قلب مرا شکست ، مهربانی ؛
        برای آنکه روح مرا آزرد ، بخشایش ؛
        و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق می طلبم.
                        
                       دکتر شریعتی



ندا

۲ نظر:

  1. ندا من که اینجا کلی ذوق کردم اگه میدونستم این و نوشتی که همون موقع میومدم میخوندم که
    واقعا ممنونم ندا، ولی اگه من برات خوب بودم تو هم برام خیلییی خوب بودی ، فکر میکنم یه چیز مهم تو رابطه من و تو این بوده که هر دوتامون خیلی حواسمون به خودمون و اون یکی و رابطمون بوده اگه چیزی پیش میومد زودی باهم حرف میزدیم و سعی میکردیم رفعش کنیم و اینکه خیلی خیلی با هم صادق بودیم همیشه.
    من بدون هیچ تعارفی همینجا میگم که واقعا از داشتن دوستی مثل تو خیلی خوشحالم و دوست دارم و میخوام که همیشه با من باشی.
    دوست دارم ندای عزیزم

    پاسخحذف
  2. منتظر حضور گرمتان هستم

    پاسخحذف